کاربردپذیری چیست؟

کاربرد پذیری (Usability) چیست؟ و چه اهمیتی در بازاریابی دارد.

کاربردپذیری (usability) قابلیت استفاده یک وب سایت را توصیف می کند. همچنین به عنوان “ارگونومی نرم افزار” شناخته می شود. هرچه قابلیت استفاده از یک صفحه بهتر باشد، احتمال تبدیل بیشتر است. بهینه سازی نرخ تبدیل هدف اصلی قابل استفاده بودن است. عوامل فنی و همچنین عوامل خلاقانه و روانی در ارزیابی کاربردپذیری سایت نقش دارند. تمامی فاکتور ها باید به خوبی هماهنگ شوند.

کاربردپذیری به مفهومی اشاره دارد که کاربر به یک محصول، سیستم یا خدمات به طور موثر و آسان دست یابد.

کاربردپذیری خوب به سادگی درک نمی شود، اما کاربرد بد خیلی زود برند شما را خراب می کند. usability برای همه محصولات با رابط بین انسان و فناوری یا بین انسان و ماشین مهم است. انواع نرم‌افزار، وب‌سایت، دستگاه‌های تلفن همراه، دستگاه‌های پزشکی یا سیستم‌های پیچیده برای کنترل ماشین در محل کار، همه از قابلیت استفاده خوب بهره می‌برند.

چرا کاربردپذیری مهم است؟

چه در فروش یک محصول و یا چه در ارئه یک خدمات کاربردپذیری منجر به فروش می شود. اگر کاربر در مسیر رسیدن به یک محصول یا در جستجوی یک سرویس، موانع کمتری برای غلبه بر آن داشته باشد، احتمال خرید یا سفارش سرویس بسیار بیشتر است.

فراموش نکنید: همچنین احتمال اینکه او دوباره از سرویس شما استفاده کند بسیار بیشتر است. با این حال، اگر قابل استفاده بودن سایت بی کیفیت باشد، کاربر به احتمال زیاد صفحه را خیلی سریع ترک خواهد کرد و بنابراین خریدی وجود ندارد.

علاوه بر این، امروزه کاربران انتظارات بسیار بالاتری از یک وب سایت دارند. خدمات بسیار گسترده شده اند و گزینه های مقایسه بسیار بیشتری وجود دارد. اگر کاربر فوراً به چیزی که می‌خواهد نرسد، به سادگی روی نتیجه جستجوی بعدی کلیک می‌کند و بنابراین در رنک پایینتری در بین رقبا قرار می‌گیرید.

علاوه بر این، کاربردپذیری ضعیف اغلب منجر به افزایش هزینه‌های خدمات می‌شود، یعنی تعداد بیشتری از کاربران برای دریافت اطلاعاتی که در وب‌سایت دریافت نکرده‌اند تماس می‌گیرند. افزایش تلاش در پشتیبانی می تواند به نوبه خود بر سایر وظایف کارکنان در این بخش تأثیر منفی بگذارد.

معیارهای محاسبه کاربردپذیری از نظر تجربه کاربری

میزان استفاده از یک وب سایت به عوامل مختلفی بستگی دارد. هدف مشترک همه این عوامل این است که کاربر را به آسانی در سایت هدایت کنید، در مسیر تبدیل هیچ خللی ایجاد نشود و نرخ کلیک و پرش را بهبود بخشد.

به طور کلی، کاربردپذیری خوب با افزایش نرخ تبدیل مرتبط است. بنابراین افزایش قابلیت استفاده و کاربرپسند بودن آن یکی از وظایف اصلی بهینه سازی تبدیل است و بخشی از بهینه سازی محتوا است.

فاکتور های مهم کاربردپذیری چه می باشند؟

در این بخش فاکتور های مهم کاربردپذیری را بررسی می کنیم و یاد می گیریم چگونه تجربه کاربری سایت را ارتقا دهیم.

1. دیدگاه اول (impression)

در برداشت اول، خیلی چیزها در ناخودآگاه اتفاق می افتد. در عرض چند ثانیه، تصمیم گیری می شود که آیا صفحه جدی، جالب، خنده دار و غیره به نظر می رسد یا خیر. همچنین مهم است که کاربر در این مدت کوتاه، آنچه را که ارائه می شود تشخیص دهد.

2.ساختار و ناوبری سایت و صفحه

سازش بین عناصر تبلیغاتی و سهولت استفاده باید اغلب در اینجا مورد توجه قرار گیرد. از یک طرف، صفحه باید کاربر را متقاعد کند، از طرف دیگر، ناوبری باید تا حد امکان آسان باشد.

3. سرعت صفحه یا سرعت لود صفحه

این عامل در فناوری های قدیمی قابل توجه است. صفحاتی که به سرعت در یک کامپیوتر قدرتمند ساخته می شوند ممکن است در یک کامپیوتر قدیمی بسیار بیشتر طول بکشد. بنابراین افزایش زمان بارگذاری وب سایت بسیار مهم است.

4. محتوای صفحه

کاربران معمولاً حوصله کمی دارند و می‌خواهند در سریع‌ترین زمان ممکن یک نمای کلی داشته باشند و تشخیص دهند که کدام عمل را باید در کجا انجام دهند. عناصر مهم در اینجا به عنوان مثال هستند. توزیع تصویر/متن، اندازه فونت یا فراخوانی برای اقدام است.

5. فناوری و دسترسی

کاربران باید بر محتوای چند رسانه ای کنترل داشته باشند، پخش خودکار ویدیوها ممنوع است.

  • مدت زمان بارگیری پایین.
  • آدرس URL معنا دار و توصیفی برای کاربر.
  • از فریم ها و پاپ آپ ها استفاده نکنید.
  • بازخورد شفاف در مورد اقدامات کاربر (UX)، مثلا. پیامک تشکر از خرید.
  • در صورتی که کاربر به صفحه 404 برخورد کرد به صفحه دیگری هدایت شود
  • طراحی وب سایت ریسپانسیو برای استفاده در دستگاه های مختلف.
  • استفاده از تصاویر و ویدیو یا عناصر گرافیکی زیاد.

6. محتوا و پیام شفاف

  • اطلاعات واضح در مورد آنچه کاربر می تواند انتظار داشته باشد، به عنوان مثال، اگر می خواهد خرید کند.
  • دسته ها را به وضوح برچسب بزنید، از اصطلاحات رایج استفاده کنید.
  • تضاد زیاد بین نوشته و پس زمینه (به خوبی تفکیک شده باشند).
  • خواندن آسان به دلیل فونت بزرگ، فاصله کاراکترهای کافی، پاراگراف ها.
  • ناوبری باید به راحتی قابل درک و استفاده برای کاربر باشد.
  • فرمت متون یا تصاویر باید واضح باشد و چشم را اذیت نکند.

7. ناوبری

  1. نمای کلی از ساختار کلی صفحه و همچنین بخش‌های جداگانه (سبد خرید، فرآیند سفارش، واژگان)، به کاربر کمک می‌کند تا جهت‌گیری خود را حفظ کند. بهترین راه حل برای این کار، ناوبری breadcrump است که موقعیت فعلی کاربر در هر صفحه را نشان می دهد.
  2. کادر جستجو قابل دسترس باشد و بهتری است در منو سایت قرار گیرد.
  3. لوگو در هدر سایت لینک دار باشد.
  4. استفاده بصری از کلید تب در فرم ها.
  5. لینک ها همیشه مشخص و در یک ظاهر خاص باشند.

8. ساختار سایت

  • سبک، رنگ و طرح سایت را زود زود عوض نکنید.
  • ساختار قابل درک که در کل وب سایت اجرا شود.
  • با قرار دادن عناصر خاص در موقعیت های خاص، به عنوان مثال آرم شرکت در بالا سمت چپ، انتظارات کاربر را برآورده کنید.

چگونه کاربردپذیری یک طراحی وب را آزمایش کنیم؟

تست‌های کاربردپذیری به اپراتورهای وب‌سایت کمک می‌کند تا کاربرپسند بودن یک صفحه را بررسی کنند و تشخیص دهند که کاربران در کجا با مشکل مواجه می‌شوند. این قابلیت به شما امکان می دهد بدانید بزرگترین نقاط ضعف کجا هستند و از کجا شروع کنید. علاوه بر این، تست‌های قابل استفاده بودن این مزیت را دارند یک نمای بیرونی ارائه دهند که با دیدگاه شما متفاوت است. از این گذشته، کاربران اغلب دانشی کاملاً متفاوت از خدمات و محصولات خود دارند.

تست کاربرد پذیری به افراد وظایفی را می دهد که باید در راس کار خود قرار دهند و نیاز است تست های خاصی انجام دهید، برای مثال، یک فروشگاه آنلاین خرید تشک را در نظر بگیرید. فردی که تست را انجام می دهد، به عنوان یک کاربر از طریق یکی از کانال ها وارد سایت می شود و مراحل آشنایی، ناوبری، کسب اطلاعات و مراحل خرید و ثبت نام را انجام می دهد و خیلی مهم است که پیش از ورود مشتریان این کار را انجام دهید.

روش های مختلفی برای تست کاربردپذیری وجود دارد. علاوه بر روشی که قبلاً توضیح داده شد، افراد آزمایشی باید در مورد روش خود اظهار نظر کنند، همچنین می توان از ابزارهایی مانند ابزارهای ردیابی ماوس یا تجزیه و تحلیل ردیابی چشم استفاده کرد. به طور مثال ابزار clarity برای رهگیری های چشمی.

از تست کاربردپذیری می‌توان در مرحله درکی نیز استفاده کرد، برای مثال با روش «مرتب‌سازی کارت». شما می توانید تعیین کنید که کدام طراحی کاربرپسندتر (user-friendly) است. افراد تست شونده کارت هایی را با دسته بندی یا منو ها دریافت می کنند و آنها را به تریبی مرتب می کنند که برای آنها مفهمومی باشد.

تاثیر کاربردپذیری در سئو موتورهای جستجو

کاربردپذیری تأثیر غیرمستقیم بر بهینه سازی موتورهای جستجو دارد، اما همچنان بر رتبه بندی تأثیر می گذارد. موتورهای جستجو (هنوز) نمی توانند محتوای صفحه مانند متن، تصاویر یا ویدیوها را به عنوان یک کاربر واقعی درک کنند، اما می توانند محتوای صفحه و کیفیت آن را با استفاده از اطلاعات متا و رفتار کاربر درک کنند.

صفحاتی با کاربردپذیری بد دارای نرخ پرش بالایی هستند که به نوبه خود می تواند تاثیر منفی بر رتبه بندی سئو داشته باشد. در مقابل، صفحاتی که ناوبری آسانی دارند و به راحتی قابل دسترسی هستند به عنوان سیگنالی خوب برای وب سایت در نظر گرفته می شوند.

تاثیرات غیرقابل مستقیم آن را نباید دست کم بگیریم، زیرا اگر سایت کاربردپذیری خوبی داشته باشد، توجه بیشتری از نظر کاربران جلب می کند و ممکن است به اشتراک گذاشته شود و حتی لینک بگیرید.

یک صفحه وب که کاربرپسند نباشد، نمی‌تواند واکنش‌های خوبی را از جانب کاربران و الگوریتم‌های موتور جستجو دریافت کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

به بالای صفحه بردن